مثنوی مرحوم آقاسی در مورد حجاب
کسی که در قفس غرب استحاله شود/ به پنجه هوس غربیان مچاله شود

در خیابان چهره آرایش مکن/ از جوانان سلب آسایش مکن

زلف خود از روسری بیرون مریز/ در مسیر چشم‌ها افسون مریز

یاد کن از آتش روز معاد/ طره گیسو مده در دست باد

خواهرم دیگر تو کودک نیستی / فاش‌ترگویم عروسک نیستی

خواهرم ای دختر ایران زمین/ یک نظر عکس شهیدان را ببین

خواهر من این لباس تنگ چیست ؟/ پوشش چسبان رنگارنگ چیست ؟

پوشش زهرا مگر این گونه بود!

خواهرم این قدر طنازی مکن/ با اصول شرع لجبازی مکن

در امور خویش سرگردان نشو/ نو عروس چشم نامردان مشو

پدرم گفت پدر جان زن اگر زن باشد/ شیر در خانه و در کوچه و برزن باشد

پدرم گفت که ای دخت نکو بنیادم/ زلف بر باد نده تا ندهی بر بادم

هدف دشمن سنگ افکن، پیشانی ماست/ کسب جمعیتش از زلف پریشانی ماست

پدرم گفت گل از رنگ و لعابش پیداست/ زن مؤمنه از طرز حجابش پیداست